به نام خدا
یکی از اقشاری که در کشور و اوضاع آن باید چشم تأثیر از آنها داشت طلّاب حوزه های علمیه هستند
یعنی دانشجویان علوم دینی
نامه زیر که هزاران نفر از این طلاب به رئیس جمهور روحانی نوشته اند نشان از بیداری آنها دارد و اینکه در خصوص جریانهای کشور بی تفاوت نیستند مشروح این نامه به شرح زیر است:
بسم رب الشهدا و الصدیقین
وَلَن تَرْضَى عَنکَ الْیَهُودُ وَلاَ النَّصَارَى حَتَّى تَتَّبِعَ مِلَّتَهُمْ(البقره/120)
جناب آقای دکتر روحانی
ریاست محترم دولت تدبیر و امید
امروز نقش و تاثیر عملکرد انقلاب اسلامی و جهت دهی افکار جهانی به سمت تشکیل تمدن نوین اسلامی بر کسی پوشیده نیست و وعده تشکیل نهضت جهانی مستضعفین توسط رهبر کبیر انقلاب اسلامی حضرت امام خمینی (ره) امروز دیگر به واقعیت تبدیل شده است.
صدای انقلاب اسلامی ایران امروز بر تمامی جهان طنین انداز شده و بیداری اسلامی در جهان روند رو به رشدی را در پیش گرفته و فتح الفتوح اسلامی ارکان ظلم را به تزلزل انداخته است.
جناب آقای روحانی
سی و ششمین برگ تاریخ انقلاب اسلامی با پیامی قرین گشت که آخرین ضربه کاری خود را به مکاتب پوشالین لیبرالهای غربی روا داشت و صدای فروریختن استخوانهای لیبرال در عالم هویدا گشت.
اما در این شرایط چه وقاحت بار است عملکرد عدهای غربزده در کرانه این فرو ریختگی!
چه تاسف برانگیز است عدم فهم گفتمان اسلام ناب آن هم توسط بعضی از مسوولین غرب گرا!
چه تامل برانگیز است جریان اسلام نمای لیبرال مسلک و توسعه گرا که با عملکردهای نابجای خود سعی در نهادینه سازی فرهنگ پوشالین لیبرالی دارند!
جناب حجت الاسلام روحانی
مگر از آغازین روزهای طلبگی زمزمه لبهای هر طلبه علوم دینی «علینا انفسنا» نیست؟
چه شده است که همراهی و همکاری همه جانبه دولت از یک طرف و افسار گسیختگی بیشتر سردمداران غرب از سوی دیگر سکانداران مذاکره را هنوز به این باور نرسانده است که تنها راه استحکام و عزت نظام جمهوری اسلامی ایران اتکا به خود و اجرای اقتصاد مقاومتی است.
شما به عنوان یک حقوقدان چگونه حاضرید در برههای که تمام مسلمین علیه دستگاه دیپلماسی غرب در توهین به پیامبر اسلام(ص) به خروش آمدهاند؛ مسوول سیاست خارجه شما دقیقاً با حضور خود در لانه فساد و قدم زدن با دشمنان قسم خورده اسلام و انقلاب نه تنها انزجار خود را اعلام نمیکند بلکه گویی مهر تاییدی بر این اقدامات مینهند و چه دردناک است حمایت شما از عملکرد فراتر از نابجای آنها و خلاف حکمت،عزت و مصلحت نظام.
شما به عنوان یک سیاستمدار اسلام شناس چه تقارنی بین کارکردهای وزارت ارشاد با مبانی اصیل اسلامی می بینید؟!
کدامین اسلام اشاعه موسیقی و خوانندگی زنان را جزء جهادی ترین ارزش های فرهنگی می داند؟!
کدامین اسلام نشر و ترویج افکار انحرافی و غرب باور را به عنوان سیاستهای فرهنگی اصیل، روا می داند؟!
کدامین اسلام ترویج و راه اندازی شبکه های مختلف اجتماعی را بدون در نظر گرفتن مفاسد جبران ناپذیر آن بر نسل نوجوان و جوان ایران اسلامی مصداق توسعه و تعامل با دنیا می داند؟!
آقای دکتر روحانی
چه شده است که امروز بعضی به نام عقلانیت و اعتدال؛ با نام پرهیز از جنجال و دردسر می خواهنداز مبانی انقلاب کم بگذارند!
چه شده است که گفتمان اسلام امریکایی گریبانگیر مسوولین ما شده است!
اما آن مسوولین بدانند که تابع حضرت امام خمینی (ره) هستیم که فرمود: اگر بند بند استخوانهایمان را جدا سازند و اگر زنده زنده در شعلههای آتش ما را بسوزانند. اگر زن و فرزند و هستیمان را در جلوی چشممان به غارت ببرند هرگز امان نامه کفر و شرک را امضا نخواهیم کرد.
والعاقبة للمتقین...
جمعی از طلاب و اساتید حوزه علمیه قم
جمعه 93/11/17 |
توسط :
تسنیم واژه
بسم الله الرّحمن الرّحیم
نامه مهم رهبر معظم انقلاب به عموم جوانان در اروپا و امریکای شمالی
حوادث اخیر در فرانسه و وقایع مشابه در برخی دیگر از کشورهای غربی مرا متقاعد کرد که دربارهی آنها مستقیماً با شما سخن بگویم. من شما جوانان را مخاطب خود قرار میدهم؛ نه به این علّت که پدران و مادران شما را ندیده میانگارم، بلکه به این سبب که آیندهی ملّت و سرزمینتان را در دستان شما میبینم و نیز حسّ حقیقتجویی را در قلبهای شما زندهتر و هوشیارتر مییابم. همچنین در این نوشته به سیاستمداران و دولتمردان شما خطاب نمیکنم، چون معتقدم که آنان آگاهانه راه سیاست را از مسیر صداقت و درستی جدا کردهاند.
سخن من با شما دربارهی اسلام است و بهطور خاص، دربارهی تصویر و چهرهای که از اسلام به شما ارائه میگردد. از دو دهه پیش به این سو ــ یعنی تقریباً پس از فروپاشی اتّحاد جماهیر شوروی ــ تلاشهای زیادی صورت گرفته است تا این دین بزرگ، در جایگاه دشمنی ترسناک نشانده شود. تحریک احساس رعب و نفرت و بهرهگیری از آن، متأسّفانه سابقهای طولانی در تاریخ سیاسی غرب دارد. من در اینجا نمیخواهم به هراسهایگوناگونی که تاکنون به ملّتهای غربی القاء شده است، بپردازم. شما خود با مروری کوتاه بر مطالعات انتقادی اخیر پیرامون تاریخ، میبینید که در تاریخنگاریهای جدید، رفتارهای غیر صادقانه و مزوّرانهی دولتهای غربی با دیگر ملّتها و فرهنگهای جهان نکوهش شده است. تاریخ اروپا و امریکا از بردهداری شرمسار است، از دورهی استعمار سرافکنده است، از ستم بر رنگینپوستان و غیر مسیحیان خجل است؛ محقّقین و مورّخین شما از خونریزیهایی که به نام مذهب بین کاتولیک و پروتستان و یا به اسم ملیّت و قومیّت در جنگهای اوّل و دوّم جهانی صورت گرفته، عمیقاً ابراز سرافکندگی میکنند.
این بهخودیخود جای تحسین دارد و هدف من نیز از بازگوکردن بخشی از این فهرست بلند، سرزنش تاریخ نیست، بلکه از شما میخواهم از روشنفکران خود بپرسید چرا وجدان عمومی در غرب باید همیشه با تأخیری چند ده ساله و گاهی چند صد ساله بیدار و آگاه شود؟ چرا بازنگری در وجدان جمعی، باید معطوف به گذشتههای دور باشد نه مسائل روز؟ چرا در موضوع مهمّی همچون شیوهی برخورد با فرهنگ و اندیشهی اسلامی، از شکلگیری آگاهی عمومی جلوگیری میشود؟
شما بخوبی میدانید که تحقیر و ایجاد نفرت و ترس موهوم از «دیگری»، زمینهی مشترک تمام آن سودجوییهای ستمگرانه بوده است. اکنون من میخواهم از خود بپرسید که چرا سیاست قدیمی هراسافکنیو نفرتپراکنی، اینبار با شدّتی بیسابقه، اسلام و مسلمانان را هدف گرفته است؟ چرا ساختار قدرت در جهان امروز مایل است تفکر اسلامی در حاشیه و انفعال قرار گیرد؟ مگر چه معانی و ارزشهایی در اسلام، مزاحم برنامهی قدرتهای بزرگاست و چه منافعی در سایهی تصویرسازی غلط از اسلام، تأمین میگردد؟ پس خواستهی اوّل من این است که دربارهی انگیزههای این سیاهنمایی گسترده علیه اسلام پرسش و کاوش کنید.
خواستهی دوم من این است که در واکنش به سیل پیشداوریها و تبلیغات منفی، سعی کنید شناختی مستقیم و بیواسطه از این دین به دست آورید. منطق سلیم اقتضاء میکند که لااقل بدانید آنچه شما را از آن میگریزانند و میترسانند، چیست و چه ماهیّتی دارد. من اصرار نمیکنم که برداشت من یا هر تلقّی دیگری از اسلام را بپذیرید بلکه میگویم اجازه ندهید این واقعیّت پویا و اثرگذار در دنیای امروز، با اغراض و اهداف آلوده به شما شناسانده شود. اجازه ندهید ریاکارانه، تروریستهای تحت استخدام خود را به عنوان نمایندگان اسلام به شما معرفی کنند. اسلام را از طریق منابع اصیل و مآخذ دست اوّل آن بشناسید. با اسلام از طریق قرآن و زندگی پیامبربزرگ آن (صلّیاللهعلیهوآلهوسلّم) آشنا شوید. من در اینجا مایلم بپرسم آیا تاکنون خود مستقیماً به قرآن مسلمانان مراجعه کردهاید؟ آیا تعالیم پیامبر اسلام (صلّیاللهعلیهوآلهوسلّم) و آموزههای انسانی و اخلاقی او را مطالعه کردهاید؟ آیا تاکنون به جز رسانهها، پیام اسلام را از منبع دیگری دریافت کردهاید؟ آیا هرگز از خود پرسیدهاید که همین اسلام، چگونه و بر مبنای چه ارزشهایی طیّ قرون متمادی، بزرگترین تمدّن علمی و فکری جهان را پرورش داد و برترین دانشمندان و متفکّران را تربیت کرد؟
من از شما میخواهم اجازه ندهید با چهرهپردازیهای موهن و سخیف، بین شما و واقعیّت، سدّ عاطفی و احساسی ایجاد کنند و امکان داوری بیطرفانه را از شما سلب کنند. امروز که ابزارهای ارتباطاتی، مرزهای جغرافیایی را شکسته است، اجازه ندهید شما را در مرزهای ساختگی و ذهنی محصور کنند. اگر چه هیچکس بهصورت فردی نمیتواند شکافهای ایجاد شده را پر کند، امّا هر یک از شما میتواند به قصد روشنگریِ خود و محیط پیرامونش، پلی از اندیشه و انصاف بر روی آن شکافها بسازد. این چالش از پیش طراحی شده بین اسلام و شما جوانان، اگر چه ناگوار است امّا میتواند پرسشهای جدیدی را در ذهن کنجکاو و جستجوگر شما ایجاد کند. تلاش در جهت یافتن پاسخ این پرسشها، فرصت مغتنمی را برای کشف حقیقتهای نو پیش روی شما قرار میدهد. بنابراین، این فرصت را برای فهم صحیح و درک بدون پیشداوری از اسلام از دست ندهید تا شاید به یمن مسئولیّتپذیری شما در قبال حقیقت، آیندگان این برهه از تاریخ تعامل غرب با اسلام را با آزردگی کمتر و وجدانی آسودهتر به نگارش درآورند.
سیّدعلی خامنهای
1393/11/1
پنج شنبه 93/11/2 |
توسط :
تسنیم واژه
پیامهای عمومی ارسال شده
+
یک جرعه مشهد می خواهم
دکه ای هست که آب سقا خانه بفروشد !؟
+
*ریگهای بیابان حجاز قدمهایت را می شمارند
و مثل تماشاچیهای سینماهای قدیمی
نگرانند
اگرچه آخر فیلم را می دانند
*
حسین یعنی :
ندانی « چرا » ولی « بکنی »
سیاه بپوشی
سینه بزنی
حتّی طبل !
اگرچه نصف شب باشد
چیزی در سینه ات می شکوفد و راهیت می کند
برو
برو که برسی
ریگهای بیایان حجاز نه امّا
چنارهای خیابان انقلاب تو را میبینند
تا ترمینال غرب راهی نیست
باید اکنون بروم و کمی دل بخرم
و بدانم « چرا »
+
بسمه تعالی
*امروز گذشت
شاید فردایی هم نیاید
پس این فاصله را آنگونه باش
که گویی
امروز
آخرین روز ماندنت اینجاست
*
+
*
فرصت خوبی بود
قدرش را ندانستم !!
زیر باران وقتی می دوی
فرصت صحبت نیست
اشک چشمهایم را هم نخواهی دید !!
ای باران لعـ ... نه ! لعنتی نه !! ... باران هم فرصت خوبیست
دفعه دیگر چتر با خودم خواهم برداشت
اگرچه آسمان آبی باشد !
*
+
ذی حجه با یاد شهید حججی به محرم می رسد
+
*
دلم تنگ است
تنگِ « الم نشرح لک صدرک»
چیزی بر پشتم سنگینی می کند
چیزی که عمریست بر دوش می کشم
و هر بار سعی کرده ام بر زمینش بگذارم
چیزی بر آن افزوده می شود
زمین قیامت آیا گنجایش دارد بار دوشم را از من بگیرد !
یا ستّار العیوب !
*
+
*کوه جان !
حالت چطور است
کمر درد گرفته ای اینقدر اینجا ایستاده ای ... می دانم
آهی بکش
ورزشی ... لرزشی ... چیزی !!
آه گمانم
مورچه های زیر پایت را می بینی که تحمل می کنی ایستادن را !!
*
+
*
دیوانه نوشت :
چرا عاقل کند کاری که باز آید به کنعان غم مخور !!
کفش کهنه در بیابان وانگهی دریا شود !
دیوانه چو دیوانه ببیند که نابینا و چاه است !!!
*
تولیدیِ تولیدی !! ... جرأت دارید اینو برگزیده کنید !!
* *
+
مدافعان حرم !
*
حُرم حرم آرامم می کند
مگر دهان گلوله ها را بسته ای که صدای انفجاری نمی رسد !؟
میان دولتمردان پوشالی
و این قصر
چقدر فاصله افتاده
روزی نگران بودم مبادا تکفیریها شامشان را در شام بخورند
امّا الآن آخور تکفیریها از جنس حلب هم نیست !!
و اگر تو نبودی
چه بسا که مهران ... شلمچه ... لاله زار شده بود در هجوم جلیقه های انفجاری !
*
+
سیاسی :
*بابا آب داد
آب سنگین !
من هم ریختم در باغچه
شاید گلی بروید
نگو که زمین بایر است و عقیم
آب سنگین معجزه می کند
آنگونه که عصای سامری مغز گوساله ها را شکافت !
*